کوچه ی نسیم
به نام خدا
ایام سوگواری سالار آزادگان جهان حضرت سیدالشهدا(ع) را به همه ی شما تسلیت عرض می کنم. امید که در این محرم قدمی یا پله ای به اندیشه و مرام والای حسینی نزدیک بشویم.
دیروز استاد ارجمند ما جناب علیرضا احرامیان پور از من غزلی عاشورایی خواستند که تا شب برایشان ارسال کنم. وقتی میان اشعار جستجو می کردم متوجه شدم که غزلی جدید و در خور حماسه حسینی در اختیار ندارم. همین بود که دست به قلم شده و غزلی را که تقدیم می شود به پایان رساندم. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد:
اسفند تقویم
آیات با تفسیرها افتاده بودند
نازکترین تعبیرها افتاده بودند
در خواب دیدم در میان یک بیابان
سگها به جان شیرها افتاده بودند
بر تیغهای ابروان نوجوانان
زخم کمان پیرها افتاده بودند
این سیبهای سرخ در اسفند تقویم
از چشم تار تیرها افتاده بودند
با چشم خیسم آشنا هستی تو ای عشق
در آب این تصویرها افتاده بودند
یکسو تمام بنده ها آزاد بودند
یکسو تمام میرها افتاده بودند
یک کوه سنگ خیره می بارید بر ما
چون از نفس شمشیرها افتاده بودند
* * * *
زنجیره های زر نشان شهر ای وای
در حلقه ی زنجیرها افتاده بودند...
محمدصادق خدایی/ 10 آذر 1391
Design By : Pars Skin |